ما زمانی هم ایرانی بودیم!

یادش بخیر

وقتی رو می گم که به ما می گفتن ایرانی وقتی جونمون واسه کمک کردن به هم در می رفت و کلی لقب حوب مثل با مرام و با معرفت و لوتی و خلاصه خیلی کلمه های خوب دیگه که واقعا شرمم می شه اینجا بنویسم رو داشتیم .

اما الان از ما چی مونده؟ دیروز داشتم از مدرسه برمیگشتم که دختره سریع از کنارم گذشت و پنج دقیقه بعد سر چهار راه دختره پهن زمین شده بود و یه پژو 206 با شیشه  ی خورد شده و البته مردم الاف و با غیرتی که دور دختر حلقه زده بودن و یا داشتن با موبایلشون فیلم می گرفتن ویا هم…

یکی از این آدما به خودش این زحمت رو نداد که 100 متر یا شاید هم کمتر راه بره و به مرکز اورژانس خبر بده که یه هموطنشون یا اصلا خواهرشون داره وسط خیابون جون می ده.

باور کنید فاصله ی مرکز اورژانس تا محل تصادف 100 متر هم کمتر بود.

کجا اند او ایرانی های باغیرتی که جونشون واسه همدیگه در می رفت؟

راهکار از این بهتر چی می خواید؟!

دریاچه ارومیه

وقتی آدم می گه یه مشت آدمی رو که هیچی از هیچ چیز مملکت نمی دونند گذاشتن سر پست های مهم اونوقت به آدم گیر می دن که چرا حرف سیاسی از خودت در می کنی؟کو …. کجاست آدم بی کفایت؟ چرا حرف مفت می زنی؟ الان عرض می کنم خدمتتون حتما می دونید یا اگه هم نمی دونید بدونید که به خاطر یه سری کار غیر کارشناسی از جمله احداث پل روی دریاچه ی ارومیه و البته خشکسالی های اخیر این دریاچه که یکی از مهم ترین اکوسیستم های کشوره در حال خشک شدنه و می گن هر 2 روز 1 سانتی متر ار آبش کم می شه. حالا فکر می کنید نماینده ی مردم ارومیه تو مجلس چی گفته؟ گفته اینا همش خواست و مشیت الهی بوده !همین خشک شدن دریاچه رو می گفت! یا یکی دیگه از مسوولای عالی رتبه ی استان آذربایجان غربی گفته راه نجات دریاچه ی ارومیه ارومیه اینه که سطح اون رو با نایلون بپوشونیم تا از تبخیر آبش جلوگیری کنیم!!!واقعا این رو گفته. حالا دیدید مسوولان کشور چقدر در مورد مسائل از روی کارشناسی حرف می زنند؟ در راستای همین اظهار نظرات پیش بینی میشه مسوولان دیگه در مورد این مشکلات این راه حل ها رو بدهند:2

1-حمله ی کشند قرمز(همون جلبک قرمزها) به سواحل خلیج فارس: می تونیم برای جلوگیری از آلودگی آب و کشته شدن ماهی ها همه ی ملت رو بسیج کنیم تا بیان سطل سطل آب خلیج فارس البته اون قسمتیش رو که هنوز مال ماست! رو برداردن و بریزند تو کویر لوت البته به شرط این که این جلبک قرمز ها رو با خودشون نیارن این جوری هم ماهی ها رو نجات میدیم هم یه دریا خودمون وسط کشور درست می کنیم . یا به تعداد ماهی های خلیج فارس تنگ درس کنیم و اون ها رو داخل تنگ بندازیم!

2-زیر آب رفتن پاسارگاد بر اثر ساخت سد سیوند: می تونیم این کار ها رو انجام بدیم:الف)یا کل یوم! پاسارگادرو دورش را نابلون بگیریم این جوری آب بهش نفوذ نمی کنه .ب)می تونیم کل پاسارگاد رو رنگ و روغن بزنیم این جوری دیگه آب خرابش نمی کنه. البته تعبیه قایق برای جهانگردان احتمالی ضروری می باشد.

همه با هم رپر می شویم!

اصولا هر پدیده ای که تازه وارد کشور ما می شه ملت همه عین چی هجوم میارن بهش تا ببینن این تازه وارد چیه؟از کجا اومده به چه دردی می خوره ؟اصلا به درد می خوره یا نه؟
یکی از این پدیده های تازه وارد سبک موسیقی رپه.رپ تو زادگاه خودش یعنی کوچه پس کوچه های تاریک شهر نیویورک به cnn سیاه ها معروفه چون سیاه پوست ها از رپ به عنوان یه ابزار برای گفتن مشکلات خودشون استفاده می کنند.
بی خیال این روزا همه رپ می خونن شما چطور؟
اگه شما هم می خوای رپر شی باید به این دستورالعمل عمل کنی شاید یه روز تونستی با یاس هم feat کنی!

فاز اول(مقدمات رپ خوندن)

1-مرحله ی اول رپر شدن گوش کردن چند تا آهنگ تو این مرحله گوش کردن آهنگ های یاس یا زدبازی پیشنهاد می شه
لطفا اول کار از گوش کردن آهنگای خارجی به شدت پرهیز کنید چون به غیر از گیج شدن از شنیدن یه سری اراجیف هیچی دستگیرتون نمی شه!
2-مرحله ی دوم اینه که باید حداقل چند شب رو تو خیابون ها خوابیده باشی.بالاخره شما که نمی خوای از این رپ خون های زپرتی باشی که می خوای؟ شما می خوای خبرنگار خیابون ها باشی(ر.ک دیس شوک از عرفان)
دلیل دیگه ی این کار اینه که اگه ایشالا بعدا خواستی آهنگ اجتماعی بخونی حداقل حرفت راست باشه که با درد جامعه آشنایی.

فاز دوم(آماده سازی)

3-شما باید استایل خودتون رو انتخاب کنید. یا لباس گشاد به سبک رپر های آمریکایی یا لباس مانکنی و تنگ تنگ به سبک رپر های تازه از تخم در اومده ی خودمون!
4-مهمترین بخش انتخاب یه اسم درست درمونه. این اسم می تونه مرکب باشه یعنی بخش اول اسم خودتون و بخش دوم یه اسم چرت و پرت(ر.ک امیر تتلو!) بخش دوم اسم هرچی ضایع تر باشه بیشتر به دانلود آهنگاتون کمک می کنه. اسم های پیشنهادی ما واسه این بخش:کامبیز داغون,اصغر آس و پاس,سامان فاضلاب,کامران غولتشن و…
5-حالا تمام عزم خود رو برای کش رفتن یه بیت درست و درمون جزم کنید. بیت های 50CENT یا 2pac به شدت پیشنهاد می شه. بعد از بیت نوبت یه تکسته.لطفا تو این مبحث از کش رفتن تکست های دیگران خودداری کنید.
تکست هرچی مزخرف تر باشه بهتر(ر.ک تکست های آهنگ های ساسی مانکن) از هرچی دم دستتون اومد واسه قافیه سازی استفاده کنید(باز هم ر.ک آهنگای ساسی مانکن)
6-حالا یه استئدیئ خوب پیدا کنید تا بتونید استعداد خودتون رو تو اون شکوفا کنید. اگه هیچ استودیویی به صدای پر مغز ! شما بها نداد سر خورده نشید بالاخره با یه می کروفون و یه کامپیوتر هم کارتون حل می شه فقط بدون میکس و مسترینگ!!
7-تو آهنگای اولتون سعی کنید یکم بیشتر پول خرج کنید و با یه رپر یه کم مشهور تر feat کنید. تو این مرحله فیت کردن با ساسی مانکن به شدت زیاد پیشنهاد می شه!
8-بهتون تبریک می گم شما اولین آهنگتون رو فرستادی صفحه اول سایت رپفا!

فاز سوم(مراحل حرفه ای کار)

9-تو دو سه تا آهنگ بعدی هم سعی کن آویزون یه نفر بشی و باهاش بخونی این جوری بهتره بیشتر شنیده می شی.
10-حالا که یکم سرشناس شدی راه خودت رو مشخص کن ببین می خوای چی بخونی: اجتماعی یا 6.8 یا پارتی یا دیس لاو
11-حالا وقتشه باید شجاعت به خرج بدی و اولین آهگ مستقل خودت رو بدی بیرون.این یه ریسکه یا بین رپ گوش کن ها پذیرفته می شی یا باید رپ رو ببوسی بذاری تاقچه بالا
12-تو آهنگا از دیس کردن رپر های دیگه به شدت پرهیز کن چون اولا دیگه دیس کردن قدیمی شده .
13-یه مدتی آهنگ نخون این جوری معروفیتت بیشتر می شه(ر.ک حسین ابلیس یا فلاکت)
14-حالا باید با برو بکس محلتون یا بکس فامیل یه گروه تشکیل بدید اسمش هم هرچی خواستی می تونید بذاریدمثل: اسم محلتون شماره پلاک ماشین بابات,اسم یه جونور,کد شهرتون و…

15 – بهتون تبریک می گم شما بعد از پشت سر گذاشتن این 15 مرحله رو قله ی رپ فارس ایستادی فقط بپا کله پا نشی داداش!

می گوید بنویس

نه راه پیش نه راه پس

می گه بنویس.اما راجع به چی؟راجع به چی بنویسم ؟می گه بنویس از از این که بلد نیستی بنویسی,از این که سعی می کنی اما هیچ وقت یه نویسنده ی خوب نمی شی. حس و حال عجیبی دارم .حس می کنم با همه ی آدم های دور و برم باز هم خیلی تنهام.احساس می کنم همه ی جهان خالی شده و فقط من موندم. یعنی فقط من جا موندم. خیلی بده وقتی آدم نه راه پیش داشته باشه نه راه پس اما وقتی آدم راه پیش داشته باشه و راه پس نداشته باشه و راه پیشش رو هم به اجبار جلوی پاهاش گذاشته باشن.دقیقا مثل وقتی که یه نفر داره از ارتفاع سقوط می کنه.

می خوام داد بزن اونقدر داد بزنم که حنجرم جرواجر بشه.

وبلاگ نویسی یه فریاد بی صداست لطفا اراجیف بالا رو با صدای بلند بخونید!

حماقت های صدا سیما پایانی ندارد ،چه کسی جوابگو است؟

وقتی داشتیم میز شام را می چیدیم همینطور کانال های تلویزیون را عوض می کردیم که دیدم شبکه 5 (اصفهان) داره برنامه ی پیک هفته را نشون میده ای برنامه ای که همیشه ی خدا توی موضوعات مختلف بحث می کنه بدون اینکه کارشناس هاش تغییری بکنند (اصفهانی های عزیزی که حتی یک بار این برنامه را دیده باشند از محتویات این برنامه خبر دارند)

اما ناگهان صدایی توجهمو جلب کرد که وقتی رویم برگردوندم و تلویزیون را دیدم داره از دید دوربین مخفی کنار یک قبر (که بعد نشون میده خالیه و فقط روش سنگ گذاشتند) صدا هایی دارند در میارند که کمک من دارم عذاب می کشم ، من دارم می سوزم و قبر هم جایی بود که در اون لحظه کسی نبود شاید قسمتی متروکه از گورستان بوده و …

تصویری که از این قسمت برنامه گرفتم

خوب نمی دونم شاید می خواستند عکس العمل افراد مختلف را ببینند که با این صدا ها چه حسی پیدا می کنند اما اولین تصاویری که نشون داد اونقدر عصبانیم کرد که بی اختیار فریادی زدم.پسر بچه ای حدودا 5-6 ساله که داشت بازی کنان رد میشد و یکدفعه اقای ابله که کنار دوربین نشسته بود این صدا ها را در اورد جیغ پسرک و فرار دستپاچه اش اخرین تصاویر از این صحنه بود. من خودم چیزی نمی گویم اما شما خودتون کلاه خودتون را قاضی کنید اگر اون بچه خود شما یا فرزند شما بود توی اون لحظه چی کار می کردید؟ کی قراره جوابگوی عمری ترس این بچه را بده؟ حالا پدر و مادر چه جور حالی بچه کنند که بابا این صدا الکی بود؟ مگه بچه باور می کنه؟ ایا دستاندرکاران صداوسیما یکم به جای پول در اوردن فکر اموزش نیرو های احمقشون هم هستند؟ یکم شعور دارند که سن مخاطب را هم لحاظ کنند؟ یا فقط از نشون دادن چیز های جنسی نگرانند که مبادا روی کسی اثر بگذاره؟ اخه این مجری احمق که داره از اعمال و ظلم هایی که به انسان ها روا داشته میشه که جزاش جز در قیامت امکان نداره خودش فکر اخر و عاقبت این کار نیست و فکر نمیکنه روزی باید در جواب ترس و دلهره ی این کودک جوابگو باشه؟

برای اینکه با فضای این قسمت برنامه بیشتر آشنا شوید باید بگم که وقتی افراد این صدا ها را می شنیدند همه فرار کردند و خبرنگاری از مقابل جلوی انها سبز می شد و با انها که معمولا داشتند از شدت ترس نفس نفس می زدند و با چهره های مضطرب و مشوش به دوربین نگاه می کردند و حتی با لکنت جواب های خبرنگار را می دادند بدون اینکه بعد از مصاحبه اسمی از اینکه دوربین مخفی بود برده بشه (نمیدونم شایدم می گفتند اما نشون نمی دادند) فقط یک نفر بود که رفت سر قبر و فاتحه ای خوند و خبرنگار رفت با اون صحبت کرد و بهش گفت که این دوربین مخفی بود و اون مرد هم حسابی ناراحت شد.

-بی چاره پسرک …

ای کاش همه مثل مردم بودند

دکتر علی شریعتی

…..و این دعوت و این روح و این بعثت و این حشر و این قیامت و این بازگشت حیات و این تجدید ولایت و این معاد و این عدل و میزان و این روز حساب و این کیفر و پاداش و این تقسیم بندی یک سنت الهی است.تنها ویژه ی پس از مزگ نیست پیش از مرگ هم هست.

قیامت و معاد یک سنت است حاکم بر هستی و حاکم بر حیات و بر انسان.

هیچ امتی به خاطر مصلحطی حقیقتی را آگاهانه نکشته است و به اختیار خویش به قبله اش پشت نکرده است.مردم شکست می خورند،سکوت می کنند،ضعیف می شوند اما هیچ گاه مقدسات خود را به لجن نمی کشند!!!!!خود را آگاهانه در اختیار دشمن نمی گذارند و خدمت کاران خویش را به خیانت کاران نمی فروشند.

چنانکه مردم هیچ زمینی،هیچ زمانی ماسک ریا به چهره  نمی زنند ملت هرگز خود را به دروغ به مذهب یا مسلکی نمی چسبانند.هیچ گاه با تظاهر به تقوی و تقدس یا آزادی خواهی و روشنفکری از ایمان واخلاص دیگران سوء استفاده نمی کنند.آزادیخواهان و روشنفکران و تشنگان نجات و مجاهدان عدالت را فریب نمی دهند.

مردم در تولی و تبرایشان در کفر و دینشان در جهل و علمشان….همیشه صمیمی و صادقند.

حکایت جشن های 2500 تومانی پرشین وبلاگ

درست مدیر های پرشین وبلاگ هم مثل همین الان من نشسته بودند پشت کیبورد و مانیتور و قلم به دست گرفته بودند که آره و اینا چه کار کنیم که ملت همیشه انلاین در صحنه را اوس (توی ورزش های رزمی که یعنی استاد پس بد برداشت نکن) کنیم و حال بچه شهرستانی ها را بگیریم. که یکی از متفکرین که در دستشویی بود با فریاد یافتم یافتم بیرون آمد و پیشنهاد داد که بیایید فرت و فرت (ببخشید 😛 ) جشن بگیریم. خرجشم که یک لوح تقدیره 500 تومانیه و دو تا سی دی که بشه هزار تومان و التماس و زاری به درگاه دانشگاه و … برای اجاره ی سالن با کمترین قیمت بعدشم یک اسپانسر پیدا کنیم خرج مجری بده یا مثلا زنگ بزنیم بروبکس چهلچراغ که مجله ی 20 برگه ایشون را برگی 25 تومان قالب می کنند ببینیم چه طور میشه برنامه را جذاب تر کرد و پرشین بلاگ به مردم قالب کنیم….

خلاصه زد و اولین جشنواره شکل گرفت و از سیستم بسیار منحصر به فرد رای دهی استفاده شد. آی تی نویس ها هم جو گیر بازدید کننده های بی خبر را کلی حالی به هولی می کردند که آره جشنس و این حرفا (لهجه اصفهانی) . جشن در تهران برگزار شد با نهایت هزینه های ممکن به طوری که یکی از مسئولین که نخواست شماره کفشش فاش شود گفت دست اندرکاران (یارو که تو دستشویی بود را یادته؟) حماسه ای شگرف آفریدند و با 2000 تومان یک ملت وبلاگ نویس را اسگل (همون پرنده هه که تابستونا غذا جمع می کنه و زمستونا پیداشون نمی کنه) کردند . تازه اوسگل های اول تا سوم جوایز ویژه گرفتند (اوفینا).

خلاصه از اونوقت بود که پرشین وبلاگ فهمید برای مطرح تر تر (دو تا تر داره! به پا خودتو تر نکنی فقط) شدن باید انواع اقسام جشن ها را برگزار کرد. و همیشه سعی بر ان شود که دختری جایزه اول را خود اختصاص دهد به چندین دلیل که اولیش حضور پرشور و هرچه بیشتر پسرها باشه و دومیش هم اینکه بگیم ما از زنان و سایر … حمایت می کنیم اونم تمام قد! و این شد که جشن های 2500 تومانی شکل گرفت. بسته به بودجه از هر ماه گرفته تا هر هفته البته هدف مدیریت محترم که در سخنرانی خود فر مود اینه که:

سلام خدمت اوس شدگان محترم …. من X هستم …. می خواهم سایتمو معروف کنم …. ازم عکس بگیرند … توی چهلچراغ ازمن به عنوان وبمن هیرو ایران یاد کنند …. هدف ما این است که هر روز جشن بر گزار کنیم (جز ایام تعطیل) … و الی ماشا ا…

بچه ها ببخشید من الان شدید دستشویی دارم فقط توجه شما را به برنامه های لو رفته جشن های پرشین وبلاگ که توسط جاسوس ما از انها گرفته شده جلب می کنم. لازم به یاد آوری است که رای گیری این جشن ها از کل دنیاست ولی جشن ها در تهران برگزار خواهد شد.

> جشنواره وبلاگ نویسان پسر

> جشنواره وبلاگ نویسان دختر

> جشنواره وبلاگ نویسان خوشگل

> جشنواره وبلاگ نویسانی که تاحالا شوهر نکردند

> جشنواره وبلاگ نویسان سینمایی

> جشنواره وبلاگ نویسان مشنگ

> جشنواره وبلاگ نویسان …. (سانسور)

…..

دزد بد شانس

دزد بد شانس تصویر اول

دزد بد شانس-تصویر دوم

دزد بد شانس-تصویر سوم

دزد بد شانس - تصویر چهارم

یک کاربر توی کف بالاترین!

یک کاربر در کف بالاترین

10 تفاوت ایران و چین

1-تو کشور چین مردم به احترام سالروز مرگ یکی از بزرگانشون یک ساعت بیشتر از روز های دیگه کار می کنن تا به اون مرده احترام بگذارن و این یعنی یک ساعت کشور خودت رو جلو بنداز.ولی تو ایران سالروز شهادت یا وفات هر امام یا معصومی تعطیله یعنی یک روز از کل دنیا عقب بیفت.

2-اگه چین یک جنس خارجی رو وارد کشورش می کنه بعد از وارد کردن چند تا محدود دیگه وارداتش رو قطع می کنه تا با تجزیه و تحلیل اون کالاخودش اون رو بسازه وبشه صادر کننده ی اون کالا ولی ماشاالله ایران هر جنس خارجی را با تعداد میلیونی وارد می کنه تا کمر تولید کننده ی بد بخت داخلی 2 شقه بشه.

3-جوان های چینی بعد از گرفتن مدرک تحصیلی شون می رن سر کار و هیچ کاری رو عار نمی دونند حتی پست ترین کارها رو چون می دونند که به پیشرفت کشورشون کمک می کنه. ولی جوون های با مرام ایرانی سر چهاراه ها در صدد زمین زدن دختر مردم تحت هر شرایطی می باشند.گور بابای پیشرفت مملکت.

4-صرفه جویی تو کشور چین به حدیه که اگه شیر آب تصفیه رو یک دقیقه بازگذاشتی خود به خود قطع می شه و حد اقل تا دو سه دقیقه ی دیگه هم نمیاد چون اونها قدر آب رو می دونند ولی توایران یارو با شلنگ آب تصفیه باغ آب می ده عین خیالش هم نیست.گور بابای صرفه جویی برای نسل های آینده!

5-چین اقتصاد همه ی دنیا رو قبضه کرده چون می دونه با هر کشوری از چه راهی ارتباط اقتصادی برقرار کنه مثلا برای ایران تسبیح!قبله نما!!وچیز های دیگه می سازه برای کشور های دیگه هم متناسب با نیاز هاشون ارتباط برقرار می کنه. ولی ایران…….

6-اگه یه لیوان نصفه آب رو بدی به چینی جماعت میگن یه لیوان می بینیم که نصفش پره ولی اگه همون لیوان رو بدی به ایرانی جماعت همه بلا استثنا یه لیوان می بینن که نصفش خالیه!

7-ماشین های چینی و کره ای رو تو کشور های اروپایی و آمریکایی رو هوا می زنند ولی پیکان ایران رو بردن سوریه از بس داغون بود پسش فرستادن!

8-بهره ی وام بانکی تو چین 2 یا 3 درصده چون می دونند که کسی که وام می گیره می خواد یه کار تولیدی راه بندازه ولی بهره های وام بانکی تو سیستم بانکداری اسلامی ایران چقدره؟!!

9-اگه یه مفسد اقتصادی تو چین پیدا بشه بدون محاکمه:اعدام  ولی مسوولان ایران حتی جرئت فاش کردن اسم مفسدان اقتصادی رو هم ندارند.

10-چینی ها اگرچه iqکمتری نسبت به ایرانی ها دارند ولی چیزی دارند به نام پشتکار که کمتر ایرانی از این خصیصه استفاده می کنه.

حالا خودتون قضاوت کنید آیا سیاست ما عین دیانت ماست؟